نادر فتورهچی در پی شکایت بهاره رهنما تفهیم اتهام شد
نادر فتورهچی، روزنامهنگار، مترجم و نویسنده با شکایت بهاره رهنما و پیمان قاسمخانی تفهیم اتهام و با قرار کفالت آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز جاری چهارشنبه ۱۰ دی ماه نادر فتورهچی به علت پستی در فیسبوک خود و با شکایت بهاره رهنما و پیمان قاسمخانی به اتهام «نشر اکاذیب، توهین و تشویش اذهان عمومی» در شعبه فرهنگ و رسانه دادسرای عمومی و انقلاب تهران تفهیم اتهام و پس از اخذ آخرین دفاع تا زمان برگزاری جلسه دادگاه با قرار کفالت آزاد شد.
نادره فتورهچی پیش از این برای بازجویی به پلیس فتا هم احضار شده بود.
این روزنامهنگار، مترجم و نویسنده اواخر آبان ماه سال جاری در فیسبوک شخصی خود در خصوص بهاره رهنما هنر پیشه صدا سیما مطلب انتقادی زیر را نوشته بود:
بهاره رهنما چه می خواهد؟
سالهاست به در و دیوار میزند که «چیزی» بشود
در سریالهای حکومتی نقش سلیطههای مهربان، از همانها که در آشپزخانه و حمام و اتاق خواب، ده لا پارچه رنگ و وارنگ بر سر و کله شان انداخته اند را بازی میکند
چشم و ابرو میآید، لوس لوس حرف میزند، لب اش را غنچه میکند، مزه میریزد، به خیال اش مردم را میخنداند
سعی میکند تکههای نیمه جنسی- پاستورال بیاندازد که نشان دهد ارتباط اش با مردم زیاد است
در برج میلاد و خیریهها و خانه اولیای دم مقتول و گالریها پرسه میزند و با نیش باز، در لای آنهمه چربی و روغن و کرم پودر، به ابراز احساسات هواداران واکنش نشان میدهد
همه جا هست، از هیچ فرصتی نمیگذرد
رمان و شعر و نمایشنامه مینویسد، کارگردانی تئاتر میکند، ستون ثابت روزنامه هم دارد
لابد از خودش که بپرسی میگوید «اگر عشق به مردم نبود، دوست داشتم طراح دکوراسیون داخلی باشم»
با خاتمی میپرد، در برج میلاد به عنوان «سفیر کودکان» برای علی اصغر «مقتل» میخواند
با همه هنرمندان شال آویزان کرده، عکس سلفی دارد
دارد کیف میکند؛ به قول خودشان «حالش را میبرد»
تمام اجزاء صورت اش حکایت از چفت و بست محکم فرصت طلبی و عطش دیده شدن به هر قیمت، دارد
بهاره رهنما مرا یاد عبارت «میانمایه» میاندازد
او سر انجام توانسته است «چیزی» بشود: نمادِ «انحطاط جمعی» در دورانِ غیابِ سیاست
دورانی که همه میدانند گفتنِ «من هنرمندم، سیاسی نیستم»، خود رذیلانه ترین انتخاب سیاسیست